نمایشگر دسته ای مطالب
پنجاه و چهارمین نشست تخصصی : سومین دوره ریاست جمهوری پوتین و تأثیر آن بر روابط روسیه و ایران هشتم خردادماه 1391
پنجاه و چهارمین نشست تخصصی : سومین دوره ریاست جمهوری پوتین و تأثیر آن بر روابط روسیه و ایران هشتم خردادماه 1391
خلاصه نشست :
پنجاه و چهارمین نشست علمی برنامه اوراسیای مرکزی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با موضوع "سومین دوره ریاست جمهوری پوتین و تأثیر آن بر روابط روسیه و ایران " با سخنرانی آقای بهشتی پور مشاور مدیر شبکه پرس تی وی وخانم دکتر الهه کولایی استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در روز یکشنبه 8 خرداد1391 در سالن مرکز مطالعات عالی بین المللی برگزار شد. در ابتدا آقای بهشتی پور گفت:یکی از مشکلات ما در تحلیل مسائل روسیه، این است که روسیه را از نگاه خودمان تحلیل می کنیم. در حالی که باید در محیط های علمی، مسائل این کشور را بر اساس آن چه خودشان می گویند، مورد بررسی قرار داد.یکی دیگر از مشکلات اساسی در بررسی مسائل روسیه این است که ما انتظارهایی از روسیه در کشور القاء کردیم که روسیه سالهاست خود را از آن انتظارها رها کرده است. یکی از این موضوع ها ضد آمریکایی بودن روسیه است. آنها این موضوع را از سال 1371 کنار گذاشته اند. یعنی دیگر رویکردی ضد امپریالیستی یا آمریکایی ندارند. در دوره شوروی روسها ایدئولوژی گرا بودند بر اساس اندیشه مقابله با امپریالیسم که سردمدار آن را آمریکا می دانستند، خواستار سرنگونی نظام سرمایه داری بودند. اما پس از فروپاشی به سرعت به سوی عملگرایی روی آوردند و به این سمت روی آوردند که هم رقابت و هم همکاری با هم دارند. یعنی هم تعامل و هم تقابل. آقای پوتین در 18 اردیبهشت در مراسم تحلیف سومین دوره ریاست جمهوری خود، حکمی را برای سیاست خارجی روسیه صادر کرد که 20 محور اساسی داشت. او اعلام کرد منافع روسیه بر مبنای اصول زیرتأمین می شود:
1. عمل گرایی.
2. شفافیت.
3. چند بعدی بودن.
مشکل سومی که در بررسی مسایل روسیه وجود دارد این است که ما فکر می کنیم همانطور که روسیه در سیاست خارجی ایران جایگاه بسیار مهمی دارد، روسها نیز در سیاست خارجی خود به ایران جایگاهی مهم قائل هستند. اگر ایران 5 کشور را در مناسبات خود با خارج بخواهد در نظر بگیرد، یکی از آنها همیشه روسیه است ،ولی وقتی نگاه روسها به ایران را مورد بررسی قرار می دهیم می بینیم که آنها این چنین جایگاهی را برای ایران قائل نیستند. آقای پوتین در 20 محور فوق الذکر فقط در یک جا و آن هم در قسمت بحرانها به مسئله هسته ایران می پردازد و گفته که در مسئله هسته ای ایران ما معتقدیم که باید از راه سیاسی، دیپلماتیک و گفتگو حل شود . با گزینه نظامی مخالف هستیم. بنابراین می بینیم که جایگاه ایران در نزد روسها در اولویت های بعدی قرار دارد. روسها بر سیاست چندجانبه گرایی تأکید دارند. ما نباید انتظارهایی زیادی از روسها داشته باشیم، ولی نباید روسها را کم ارزش هم بدانیم.
پوتین در این 20 محور حکم خود، جهت گیری سیاست خارجی خود را تغییر می دهد. در بحث اوراسیا، می خواهد طرح اوراسیا را گسترش دهد. قراردادی را که با قزاقستان و روسیه سفید برای حذف گمرگ انجام داده است، به دیگر جمهوری های منطقه تعمیم دهد و در درازمدت آن را به کل اروپا گسترش دهد.
وی افزود در بحث سامانه موشکی آمریکا، پوتین نسبت به این مسئله انتقاد جدی دارد. او اقدام های اوباما در سال 2008 را نادیده می گیرد.روابط ایران و روسیه به شدت تحت تأثیر روابط روسیه –امریکا از یک سوو ایران-امریکا از سوی دیگر قرار دارد. برای مثال روسیه وقتی در سال 2008 با امریکا به توافق رسید که مناسبات خود را از نوع سر بگیرند و دوره جدیدی در روابط این دو کشور آغاز شود، می بینیم که به طور کامل مناسبات این کشور با ایران دگرگون شد. یکی از مهمترین اقدام هایی که پس از توافق با امریکا در مناسبات ایران و روسیه اتفاق افتاد، لغو فروش موشک های اس 300 به ایران بود. این قرارداد به علت بهبود روابط روسیه و امریکا، لغو شد.
در این زمینه باید کاری انجام بدهیم که روسها فکر نکنند با ایرانی طرف هستند که از هر جهت در تنگنا قرار گرفته است. برای روسها، روابط ایران با اتحادیه اروپا، ژاپن، کره جنوبی و مهمتر از همه امریکا بسیار مهم است. اگر روسها احساس کنند که ایران به سویتنش زدایی با این کشورها قدم برداشته است، سعی می کنند از این عمل جلوگیری کرده، و یا به طریقی منافع خود در این زمینه را در نظر بگیرند. بنابراین برای اینکه اهمیت خود را نزد روسها بالا ببریم باید در سیاست خارجی خود به گونه ای دیگر عمل کنیم. نکته دیگر، گسترش ناتو به شرق است که روسها در این مورد بسیار نگران هستند. نکته بعدی حقوق بشر است. روسها می گویند که غرب حقوق بشر را به عنوان ابزاری برای فشار بر روسیه برگزیده در حالی که خود آنها از این لحاظ بسیار مشکل دارند. در مورد ایران، پوتین به مسئله هسته ای پرداخته است. به نظر می رسد در این مورد کشورهای دیگر جهان نقش مهم چندانی نداشته باشند. امریکا و اسرائیل در این زمینه مهمترین بازیگران هستند. اسرائیل می گوید باید ایران تمامی مراکز تحقیقاتی خود را ببندد و تمامی اورانیوم غنی شده را به خارج از ایران منتقل کنند، اما امریکا و غرب با اورانیوم غنی شده 5 درصد موافق هستند، ولی می گویند اورانیوم 20 درصد را باید به خارج از ایران منتقل کنند.
دیدگاه روسیه در این زمینه این است که با همه تحریم های خارج از چارچوب قعطنامه به صورت یکجانبه توسط امریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن و کره جنوبی مخالف است. اما از طرف دیگر معتقد است که ایران باید به قطعنامه ها عمل کند. روسیه در کلیات بحث هسته ای به ایران نزدیک است و غنی سازی را در حد تحقیق پذیرفته ،اما در حد توسعه آن 20 درصد هنوز مخالف است. یکی دیگر از مسائل اصلی در روابط روسیه با ایران، موضوع انرژی است. برخی بر این باورند که چون ایران و روسیه هر دو صادرکننده نفت و گاز هستند و به عنوان رقیب محسوب می شوند، به هیچ وجه امکان همکاری بین اینها وجود ندارد. در حالی که برعکس، در جهان امروز می بینیم که گاهی همین طرفهای رقیب زمانی که منافع آنها بهتر بدست بیاید با هم همکاری نیز می کنند. نمونه این امر را در همکاری هفت خواهران نفتی دنیا می بینیم که بااینکه رقیب هستند در بسیاری از طرح ها با هم همکاری می کنند. در مورد آسیای مرکزی و قفقاز: روسها همیشه از یک جانبه گرایی امریکا در دنیا انتقاد می کنند، اما نوبت به منطقه آسیای مرکزی و قفقاز که می رسد خود آنها از امریکا بیشتر یکجانبه گرا هستند. روسها در این منطقه حاضر با مماشات با هیچ کشور، قدرت و یا سازمان بین المللی نیستند و به شدت بر این منطقه نفوذ دارند.
نتیجه: اینکه به نظر می رسد ایران اگر می خواهد در روابط با روسیه جایگاه در شأن خود را به دست آورد، باید دیدگاه خود در سیاست خارجی را تغییر داده و به سوی عمل گرایی حرکت کند. ایران می تواند شریکی بسیار خوب برای روسیه و آسیای مرکز و قفقاز باشد و در زمینه های اقتصادی، سیاسی، نظامی با آنها همکاری کند.
سپس خانم دکتر کولایی سخنرانی خود را اینطور آغاز کرد که وقتی که بخواهیم به سومین دوره ریاست جمهوری پوتین و آثار این تحول بر روابط با ایران بپردازیم، ناچاریم به روند تحولات ایران و روسیه نگاهی بیاندازیم. پس از فروپاشی، نگاهی که روسها به ایران دارند، شاید در تحلیل ها کمتر به آن توجه شده است . آن این است که روسها چگونه به ما نگاه می کنند؟ برای ما چه جایگاهی در روابط خارجی خود نظر گرفته اند؟ چه وزنی در معادلات بین المللی روسیه به ما اختصاص داده شده است؟ واقعیت این است که در روابط روسیه با ایران، عامل ژئوپولتیک بسیار عامل تأثیر گذاری است. با توجه به این عامل، حوزه های مختلفی از منافع را با روسیه در پیش داریم. در مورد دوره سوم ریاست جمهوری پوتین نیز انتظار می رود که به همین علت روابط ایران با روسیه ادامه پیدا کند. موضوع روابط با ایران یکی از موارد بسیار مهم در سیاست خارجی روسیه به شمار می رود. از طرف دیگر موضوع رابطه روسیه با ایران همواره از علایق امریکا در تنظیم روابطش با روسیه بوده است. علت اصلی آن هم "سیاست همه بدون ایران"است که امریکا در چند دهه اخیر دنبال کرده است تا جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار دهد و به انزوا بکشاند. نگاه روسها به جهان، امریکایی ها و اروپایی ها و انتظارهایی ز روسیه می رفت با واقعیت های تطابق نداشتند. اینکه روسیه به عنوان بازیگر برابر با امریکا در تحولات جهانی دیده شود ما به ازای خارجی نداشته است.
وی گفت: آنچه در سند سیاست خارجی روسیه دیده می شود، تلاش مجددی است برای اجرایی آیینی که پریماکف از آن صحبت می کرد. چیزی که پریماکف می گفت و یلتسین ناچار شد بپذیرد این است که روسیه باید از همه اهرم هایی که جغرافیای روسیه در اختیارش قرار داده است استفاده کند و یکی از اهرم هایی که در این مورد وجود دارد تنظیم روابط با جمهوری اسلامی ایران است. روسیه دیدگاه اوراسیا گرایی را در سیاست خارجی تقویت کرد. اما به دنبال احیای تعارض نیستند و حوزه های همکاری و رقابت را با ایران مدنظر قرار می دهند. روابط با ایران باید در چنین فضایی مورد تحلیل قرار گیرد. رویکرد جمهوری اسلامی در تنظیم روابط با روسیه در این حوزه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین هر چند که تنظیم روابط روسیه با ایران با دقت بیشتری انجام می شود، در چارچوب تعارض ها، رقابت ها و اختلاف نظرهایی که در تنظیم این روابط با امریکا و اتحادیه اروپا، ایران از اهمیت ویژه ای برای روسها برخوردار است. ایران برای اوراسیاگرایان روسیه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ایران به دلیل نوع روابط با امریکا در چند دهه اخیر می تواند در بخش هایی از چانه زنی ها با روسیه با توجه به این روابط، به منافع خود دست یابد. پوتین با توجه به عمل گرایی در سیاست خارجی همواره سعی می کند از این اوراسیا گرایان در مجلس و دولت استفاده کند و رابطه خود با ایران را از این منظر مورد بررسی قرار دهد. برای بسیاری از روسها، ایران از ظرفیت های بسیار برخوردار است و به ایران به عنوان قدرتی در حال بالندگی می نگرند. قدرتی که می تواند در خدمت منافع روسیه در چانه زنی ها بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. ز آنجا که محتوای تنظیم روابط روسیه با امریکا بر اساس همکاری ورقابت است، ایران می تواند همچنان برای روسیه از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. و به نظر می رسد ما در دوره سوم ریاست جمهوری پوتین همچنان شاهد توسعه روابط سیاسی-نظامی روسیه با ایران باشیم.فرصت هایی که تنظیم این روابط هم از جهت مهار ایران در حوزه های مورد توجه روسیه از طریق حفظ این وضعیت امکان ورود ایران به حوزه های مورد علاقه روسیه از بین خواهد رفت.
آن چه که می تواندروابط روسیه را متحول سازد، نگاهی است که ما به روسیه داریم، نگاهی است که ما به توانایی های ژئوپلتیکی خود داریم، به وزن جغرافیای خود داریم، به تاریخ روابط خارجی خود داریم و اینکه به هر حال ما می توانیم از تعارض بین قدرتهای بزرگ، منطقه ای و بین المللی برای افزایش منافع خودمان استفاده کنیم.اگر ما استفاده نکنیم دیگران استفاده خواهند کرد