نمایشگر دسته ای مطالب

بازگشت به صفحه کامل

پنجاه و پنجمین نشست تخصصی : منطقه گرایی جدید و سازمان همکاری شانگهای بیست و یکم آذرماه 1391

پنجاه و پنجمین نشست تخصصی : منطقه گرایی جدید و سازمان همکاری شانگهای بیست و یکم آذرماه 1391


پنجاه و پنجمین   نشست  تخصصی  :

منطقه گرایی جدید و سازمان همکاری شانگهای

بیست و یکم آذرماه 1391

 خلاصه نشست :

پنجاه و پنجمین نشست علمی تخصصی برنامه اوراسیای مرکزی در ساعت 15 روز سه شنبه 21 آذر 1391 در سالن مرکز مطالعات عالی بین المللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه خانم دکتر کولایی، مدیر برنامه اوراسیای مرکزی با اشاره به موضوع افزایش منطقه گرایی در جهان، منطقه گرایی جدید و سازمان همکاری شانگهای را به عنوان یکی از مهمترین مسایل کنونی در اوراسیای مرکزی مورد توجه قرار داد. ایشان با تشکر از دانشجویان و پژوهشگران علاقمند به مسایل این منطقه، روند همکاری های منطقه ای را در جهان پس از جنگ سرد مطرح ساخت. دکتر کولایی با بررسی کوتاه روند شکل گیری همکاری های منطقه ای، به تحولات سازمان همکاری شانگهای، از زمان تشکیل آن، به عنوان محور اصلی بحث های این نشست پرداخت. وی با اشاره به تجربه موفق کشورهای اروپایی در روند همکاری های منطقه ای، مسایل و مشکلات کشورهای در حال توسعه را در مناطق مختلف جهان مطرح کرد. او در سخنان خود به تفاوت های منطقه گرایی جدید در مقایسه با منطقه گرایی دهه های پیش از پایان جنگ سرد اشاره کرد. بر همین اساس بر شرایط پس از فروپاشی در منطقه اوراسیای مرکزی، مشکلات گوناگون امنیتی سیاسی- نظامی اقتصادی این کشورها تاکید شد.

بر اساس ویژگی های منطقه گرایی جدید که برخلاف مدل های پیشین" باز " خوانده می شود و در دوره جهانی شدن، از رویکرد "حمایتی" پیشین تا حدود زیادی عبور شده است، فعالیت های اعضای این سازمان بررسی شد. برداشت هر یک از اعضای اصلی این سازمان، به ویژه روسیه و چین، به همراه تحولات منطقه ای و جهانی سب شد دگرگونی قابل توجهی در ماموریت ها و کارکردهای این سازمان شکل بگیرد. این سازمان که با تمرکز بر مسایل نظامی و تامین امنیت مرزی پنج کشور، فعالیت خود را آغاز کرده بود، پس از تشدید فعالیت های تروریستی در قرقیزستان و ازبکستان، موضوع مبارزه با تروریسم را در دستور کار خود قرار داد، که پس از رخدادهای 11 سپتامبر از اهمیت بیشتری برخوردار شد. در پی تاکید بر رشد و توسعه اقتصادی اوراسیای مرکزی برای  مبارزه با رشد تندروی های مذهبی، این سازمان رویکرد اقتصادی را مورد توجه بیشتری قرار داد. پیوستن کشورهایی مانند ایران و هند و پاکستان و نیز مغولستان به عنوان اعضای ناظر به این سازمان، به نوبه خود اهمیت آن را بیش از پیش ارتقا بخشیده است. تشدید رقابت های روسیه و امریکا از یک سو و همکاری های فزاینده چین و امریکا سبب پیچیدگی بیشتر مسایل سازمان شانگهای شده است. 

در ادامه این نشست خانم دکتر سازمند، سخنان خود را در چهار حوزه مفهوم، پیشینه، انواع  و گونه های جدید و قدیم منطقه گرایی آغاز کردند. ایشان ابتدا بر تفاوت های منطقه گرایی و همگرایی منطقه ای تاکید کردند و فراملی گرایی در سطح  منطقه شانگهای را مورد توجه قرار دادند. به بیان ایشان همگرایی منطقه ای حداعلای همکاری های منطقه ای است، که واحد های سیاسی به یکپارچگی دست می یابند. خانم دکتر سازمند موج های منطقه گرایی را از دوران جنگ سرد و نظام دو قطبی بررسی کردند که موج اول نظریه های فدرالیسم، کارکرد گرایی، نوکارکردگرایی و ارتباطات را در بر می گرفت. در این دوره منطقه گرایی حمایت گرایانه و درون گرایانه بود. در موج دوم منطقه گرایی که از نیمه دهه 1980 شروع شد، منطقه گرایی ابعاد سیاسی اجتماعی در کنار اقتصادی را به نمایش گذاشت. در این دوره سیاست های اقتصاد بازار بیشتر مورد توجه قرار گرفت و با توجه به تقویت فرآیندهای جهانی شدن اقتصاد، سرمایه گذاری خارجی هم بیشتر مطرح شد. در منطقه گرایی جدید همکاری های بین المللی اقتصادی مهم تر شده است و رویکردهای باز به جای محدود و حمایتی از اعتبار بیشتری برخوردار شده است. به بیان ایشان در منطقه گرایی جدید انواع سطحی و عمیق قابل تمیز است.

در ادامه این نشست خانم دکتر تیشه یار با تمرکز بر فعالیت های سازمان شانگهای، به یکی از مهمترین چالش های پیش روی آن در مورد افغانستان پرداخت. در کنار مشکلات تامین امنیت در متن ماموریت های این سازمان، از جمله بحران های مشروعیت، توزیع منابع و مانند آن، پیوندهای امنیتی افغانستان با کشورهای اسیای مرکزی مورد توجه قرار گرفت. ایشان با بررسی نقش و نفوذ قدرت های بزرگ و رقابت آن ها برای منابع غنی این منطقه، سازمان شانگهای را یکی از مهمترین نهادهای اوراسیا دانست که با توجه به شمار اعضای آن، در مناطق وسیعی از آسیا، زمینه همکاری های منطقه ای برای اعضا را فراهم آورده است و به بزرگترین سازمان جهانی پس از سازمان ملل تبدیل شده است. ولادیمیر پوتین ایده تشکیل باشگاه انرژی را در میان اعضای این سازمان مطرح کرده است.

با توجه به برنامه خروج ناتو از افغانستان در سال 2014 و پیامدهای منطقه ای آن، برای اعضای این سازمان، موضوع تامین امنیت افغانستان اینک از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. اعضای این سازمان در سال 2005 خواستار خروج نیروهای بیگانه از افغانستان شده بودند. البته این سازمان در کوتاه مدت برای تشکیل نیروی نظامی مشترک برنامه ای ندارد. این سازمان بیشتر بر برنامه های اقتصادی برای تامین امنیت افغانستان تمرکز کرده است. برای این سازمان همکاری های اقتصادی به عنوان راه کاری برای تامین امنیت و ثبات سیاسی مطرح شده است. موضوع مراقبت از مرزهای کشورهای عضو و مبارزه با جرائم سازمان یافته و به ویژه مبارزه با قاچاق مواد مخدر از اولویت های این سازمان خوانده شده است. تشکیل مرکز مبارزه با تروریسم در تاشکند گام مهمی از سوی این سازمان برای مبارزه با اقدام های تروریستی در این کشورها است. عضویت هند، ایران، پاکستان و مغولستان به عنوان اعضای ناظر بر اهمیت تلاش های سازمان برای تامین امنیت و ثبات منطقه ای افزوده است. برای افغانستان هم حضور هند در این سازمان، هرچند به عنوان ناظر، بسیار مطلوب برآورد شده است.

در پایان این نشست به پرسش های شرکت کنندگان پاسخ داده شد.