نمایشگر دسته ای مطالب
بیست و ششمین نشست تخصصی : تحولات امنیتی در قفقاز شمالی هشتم اردیبهشت ماه 1387
بیست و ششمین نشست تخصصی : تحولات امنیتی در قفقاز شمالی هشتم اردیبهشت ماه 1387
بیست و ششمین نشست تخصصی :
تحولات امنیتی در قفقاز شمالی
هشتم اردیبهشت ماه 1387
سخنرانان:
جناب آقای دکتربهرام امیر احمدیان ، استاد دانشگاه
جناب آقای حامد کاظم زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آسیای مرکزی – قفقاز دانشکده ادبیات و علوم انسانی
خلاصه نشست :
بیست ششمین نشست علمی برنامه اوراسیای مرکزی با عنوان تحولات امنیتی در قفقاز شمالی، روز سه شنبه 10 اردیبهشت 1387 با حضور خانم دکتر الهه کولایی، مدیر برنامه اوراسیای مرکزی و آقایان دکتر بهرام امیر احمدیان کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز و حامد کاظم زاده دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز در سالن مرکز مطالعات عالی بین المللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. آقای دکتر امیر احمدیان در آغاز صحبت خود به معرفی منطقه قفقاز پرداخت و گفت "قفقاز شمالی ، سرزمینی ناآرام و بحران خیز در روسیه است. این منطقه عرصه ای جغرافیایی - استراتژیک در جنوب غربی روسیه واقع در دامنه های شمالی رشته کوههای قفقاز بزرگ (از خط الراس) به طول حدود 1500 کیلومتر است که در امتداد شمال غربی از تنگه کرچ (بین دریای آزف و دریای سیاه) و جنوب شرقی (تا شبه جزیره آبشرون در دریای خزر) که در آن به ترتیب از شرق (ساحل غربی دریای خزر) به غرب (سواحل شرقی دریای سیاه) جمهوریهای خودمختار داغستان، چچن، اینگوش، اوستیای شمالی، کاباردا- بالکار، قراچای چرکس و آدیگه قرار دارند. مرزهای جنوبی این جمهوریها (منهای آدیگه) منطبق با سراسر مرزهای شمالی جمهوری آذربایجان (فقط با داغستان) و سراسر مرزهای شمالی گرجستان است (با جمهوریهای خودمختار چچن، اینگوش، اوستیای شمالی، کاباردا – بالکار، قاراچای - چرکس، و سرزمین کراسنودار). طول مرزهای روسیه با جمهوریهای آذربایجان 390کیلومتر و با گرجستان 6/807 کیلومتر است. طول مرزهای روسیه با قفقاز جنوبی مجموعا حدود 1300 کیلومتر است که حدود 1200 کیلومتر آن کوهستانی و بر خط الراس رشته کوههای قفقاز بزرگ منطبق است و یکی از سخت ترین مرزبانی هاست."
قفقاز شمالی در منطقه فدرال جنوبی روسیه قرار دارد که یکی از هفت منطقه اداری – سیاسی روسیه را تشکیل می دهد. این منطقه در جنوب غربی روسیه قرار دارد که از واحدهای زیر تشکیل شده است:
قفقاز شمالی مرزهای خارجی جنوب غربی روسیه با آذربایجان و ارمنستان را تشکیل می دهد. این مرزها یکی از نقاط حساس و مهم روسیه با جنوب است. قفقاز شمالی مرکز دفاع موشکی روسیه در جنوب غربی، و مرکز استقرار پایگاههای رادارهای عظیم در داریال و آرماویر است که مناطق گسترده ای را در جنوب روسیه تا اقیانوس هند پوشش می دهد. علاوه بر آن قفقاز شمالی مرکز کشاورزی، صنایع و منابع طبیعی از جمله جنگلها، مراتع، معادن فلزات کمیاب، ذخایر نفت و گاز و برخی منابع دیگر است که برای روسیه از اهمیت خاصی برخوردار است.
آقای دکتر امیر احمدیان در ادامه بحث گفت: فروپاشی شوروی در 1991 منجر به بروز نا امنی در منطقه شد که تجزیه جمهوری خودمختار چچن – اینگوش به دو جمهوری خودمختار و سپس ادعای ارضی اینگوشها از اوستها بر سر مساله زمینهای منطقه «پریگورودنی» در اوستیا که قبلا به اینگوشها تعلق و پس از تبعید در 1944 به اوستها واگذار شده بود، دامنه جنگ را در قفقاز شمالی گسترده کرد. ادعای اوستیای جنوبی به پیوستن به اوستیای شمالی و جنگ داخلی با دولت مرکزی گرجستان سیل آوارگان را به شمال بداخل جمهوری اوستیای شمالی در پی داشت و بر وخامت اوضاع افزود. جنگ چچن در دو دوره 1991-1996 و 1999-2006 سبب کشتار وحشتناک مردم نظامی و غیر نظامی و ویرانی چچن و ترور و آدم ربایی و آوارگی هزاران نفر شد.
پس از سرکوب رهبران شورشی چچن و قتل روسای جمهور چچن و رهبرانی چون شامیل باسایف که به توقف خشونتها و آغاز بازسازیهای اقتصادی منطقه منجر شده است، دوره دیگری از نا آرامیها این بار از خارج از مرزهای روسیه به این منطقه تحمیل می شود که تحولات گرجستان و توسعه ناتو به شرق و عضویت گرجستان در آن است.
قفقاز شمالی در دوره جنگ سرد از نظر استراتژیک اهمیت کمتری نسبت به وضعیت کنونی داشت. در آن دوره کمربند شکننده بین پیمان ناتو و ورشو در مرزهای جنوبی قفقاز جنوبی (مرزهای گرجستان و ارمنستان با ترکیه عضو ناتو) قرار داشت و روسیه در گرجستان پایگاههای نظامی(زمینی، دریایی و هوایی) مهم و استراتژیکی داشت. در حالی که اکنون این خط به مرزهای جنوبی قفقاز شمالی با گرجستان و آذربایجان منتقل شده و درصورت پیوستن این دو جمهوری به ناتو وضعیت جنگ سرد در منطقه ایجاد خواهد شد.
ایشان تهدیدهایی که امنیت قفقاز شمالی و منطقه را تهدید می کنند را عبارت دانست از:
تروریزم، ناسیونالیسم، استقلال طلبی و جدایی طلبی از سرزمین مادر، وهابی گری و سلفی گری، صوفیگری و افراط گرایی اسلامی، قاچاق اسلحه و مواد مخدر، مافیایی شدن فعالیتهای اقتصادی و برهم خوردن نظام اقتصادی.
نفوذ کشورهای خارجی از جمله ترکیه و عربستان سعودی و سرمایه گذاری آنها در رشد اسلامگرایی افراطی و توسعه سلفی گری و اندیشه های طالبانیسم، و کمکهای آمریکا و غرب برای رشد اندیشه های تجزیه طلبی و استقلال، از جمله تهدیدهای امنیتی منطقه است که روسیه را با چالش روبرو می سازد.
عواملی که امنیت روسیه را مورد تهدید قرار داده و موجب تحولات امنیتی در قفقاز شمالی می شوند را می توان به این شرح جمع بندی کرد: از دست دادن پایگاههای دریایی در دریای سیاه ،نابسامانی رژیم حقوقی دریای خزر و توسعه و گسترش قاچاق خاویار در دریا، حمایت از اوستیای جنوبی و آبخازیا ،وجود استپ های بی دفاع و مرزهای کوهستانی بسیار پیچیده و صعب العبور با جمهوریهای ارمنستان، آذربایجان و گسترش ناتو به سوی شرق، خطر تهدیدات امنیت ملی روسیه را در این منطقه بیشتر می کند.
علاوه بر اقدامات زیادی که چچنها در قفقاز شمالی طی دوره های متفاوت انجام داده اند، از جمله کشت و کشتار و آدم ربایی، گروگانگیری و ترور، می توان از گروگان گیری در بیمارستانی در بویونوفسک، تئاتر مسکو، انفجار مجتمع نظامیان در داغستان، و برخی دیگر قابل ذکرند. در سالهای اخیر برخی اقدامات تروریستی آنان عبارت بودند از: قتل جوهر دودایف رییس جمهور چچن در آوریل 1996، در اثر حمله موشکی روسیه به مقر او در چچن، در فوریه 2004، زلیم خان یانداربایف در انفجاری در قطر، به قتل رسید. او به مدت سه سال در قطر زندگی می کرد. دو مأمور اطلاعاتی روسیه به عنوان متهمان اصلی ترور او شناخته شده، دستگیر و زندانی شدند، اگرچه دولت روسیه، مشارکت آنان در این ماجرا را تکذیب کرد.، در ماه سپتامبر 2004 افراد مسلح که با جداییطلبان چچن ارتباط داشتند، بهترین مدرسه بسلان واقع در جنوب روسیه را به تصرف خود در آورده و دهها گروگان گرفتند. زمانی که پلیس میخواست این ساختمان را تخلیه کند، انفجار و تبادل آتش سنگینی رخ داد.، در مارس 2005 نیروهای امنیتی روسیه اعلام داشتند که اصلان ماسخادوف رییس جمهور چچن در یک عملیات ویژه در چچن کشته شد. اگرچه شورشیان چچن اعلام داشتند که او نه بر اثر عملیات نیروهای امنیتی، بلکه در یک حادثه در سنگر خود در هنگام جابجایی اسلحه خود کشته شده است.، در 17 جون 2006 عبدالحلیم سعداله یف که به جای اصلان ماسخادوف به عنوان رییس جمهور چچن انتخاب شده و رهبر مقاومت چچن بود، در مبادله آتشی دوساعته در خانه خود در آرگون در شرق گروزنی کشته شد.
با نگاهی بر آنچه گذشت، می توان دریافت که مبارزات چچن ها علیه دولت مرکزی بیشتر بر رهبران کاریزماتیک استوار بود. پس از قتل دودایف، دیگر رهبران نتوانستند جایگزین او شوند و با دست یازی به عملیات ترورهای کوردلانه از مردم عادی روسیه، در افکار عمومی روسیه، چچن و دیگر جوامع جهانی و حتی مسلمانان، از وجهة آنان کاسته شد. ترور افراد غیرنظامی، گروگانگیری، آدم ربایی، حمایت از طالبانیسم و پیروی از مشی جریان های افراطی اسلامی و مشارکت در اقتصاد سیاه و مافیای قاچاق مواد مخدر و اسلحه و دیگر جریان ها، به بیراه رفتند.
با توجه به آنچه گفته شد، طبیعی به نظر می رسد که روسیه حضوری قدرتمند در این عرصه استراتژیک داشته باشد. به گزارش خبرگزاری روسی ریا نووستی، در 22/04/1386 ژنرال ارتش "الکسی ماسلوف" فرمانده کل نیروهای زمینی فدراسیون روسیه اطلاع داد که مانور گسترده انجام شده در جنوب روسیه تحت عنوان "قفقاز روبژ-2007" (به معنای مرز قفقاز) نشان دهنده سطح روبه رشد امنیت ضد تروریستی در این منطقه بود. این مانور ضد تروریستی در اوستیای شمالی، اینگوشتیا و نیز در کرانه های کراسنودار و استاوروپول از 7 لغایت 13 جولای برگزار شد که در آن یگان های قفقاز شمالی وزارت دفاع، یگان های قفقاز شمالی وزارت کشور فدراسیون روسیه و اداره منطقه ای مرزی سازمان فدرال امنیت روسیه "اف اس ب" در منطقه فدرال جنوبی حضور داشتند و در کل تعداد نظامیان بیش از 6 هزار نفر بود.
خبرگزاری «نووستی» 13 مرداد 1386، از مسکو گزارش داد که نیروهای زمینی روسیه در شمال قفقاز مانور یگان های نیروی زمینی ارتش فدراسیون روسیه را آغاز کردند. مانور تاکتیکی با شلیک های نظامی در میدان های تیر منطقه نظامی شمال قفقاز واقع در خاک جمهوری اوستیای شمالی، اینگوشتیا، داغستان، چچن و نیز کرانه استاوروپل انجام شد. نظامیان طی این مانور، تیراندازی را تمرین کرده و برای هدایت ماشین های نظامی آماده می شوند. هم چنین خبرگزاری ریا نوستی در 22/1/1387 از مسکو گزارش داد که ناوهای نظامی و ناوگان هوایی دریای سیاه فدراسیون روسیه زیردریایی دشمن فرضی را طی رزمایشی در دریای سیاه نابود کردند.
همین خبرگزاری در23 فروردین 1387 گزارش کرد که ژنرال "یوری بالویفسکی" رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه در رابطه با رزمایش گسترده نیروهای هوایی و یگان های دفاع ضد هوایی روسیه که روز گذشته در میدان های نظامی "آشولوک" و "کاپوستین یار" در استان استراخان پایان یافت، اظهار داشت که این مانور پاسخگوی تمامی تهدیدات جنگ های معاصر است.
در ادامه آقای کاظم زاده گزارش سفر خود به قفقاز شمالی را ارائه کردند.
وی گفت: " قفقاز شمالی با واقع شدن در شمال جبال بزرگ قفقاز و جنوب روسیه از دیرباز با ایران زمین و جهان اسلام در ارتباط بوده است. این منطقه از هفت جمهوری و دو ولایت تشکیل شده که از شرق عبارتند از جمهوری های داغستان، چچن، اینگوش، اوستیای شمالی، کاباردینو ـ بالکاریا، کراچای ـ چرکس و آدیغه و همچنین ولایت های کراسنودار و استاوراپل. این منطقه یک ششم از کل تولیدات کشاورزی روسیه را با داشتن 12% از جمعیت این کشور داراست. وجود نفت و گاز، محسوب شدن در کریدور شمال به جنوب، داشتن بنادر مناسب و قرار گرفتن در کنار دو دریای سیاه و مازندران از سایر خصوصیات ژئوپلتیک ای منطقه است. تنوع فرهنگی و اجتماعی از جمله پراکندگی قومی از نژاد آلتایی، هندواروپایی و قفقازی، تنوع زبانی با بیش از 60 گونه زبان شناخته شده، شاخصه های دینی با دارا بودن گوناگونی مذهبی از اسلام حنفی، شافعی و شیعی، یهودیت، مسحیت ارتودکس شرقی، گریگوری و کاتولیک، بودیسم، ادیان یکتاپرستی باستانی مانند یزیچنیک و ادیان یا باورهای خرافی یا به تعبیر بومی بت پرستی، پیچیدگی های سیاسی و اجتماعی منطقه را نشان می دهد. تمامی این خصیصه ها در سالهای پایانی دهه هشتاد میلادی و اواخر دوران اتحاد جماهیر شوروی باعث بحرانهای شدید امنیتی در این منطقه گشت که بیشتر این تعارضات ریشه در دوران گذشته داشت که پرداختن به آن در این مقال نمی گنجد."
آقای کاظم زاده برای عدم تداخل اطّلاعاتی در زمینه جمهوری ها، کلیات دیده شده را به صورت جغرافیای از شرق به غرب ارائه دادند. بدین ترتیب به نخستین جمهوری یعنی داغستان پرداختند. داغستان در قفقاز شمالی یکی از متنوع ترین پراکنشهای قومی را داراست، بدین سان که با داشتن حدود دو میلیون و دویصد هزار نفر جمعیت، 30 گونه قومی در آن ساکن اند از جمله مهمترین آنها عبارتند از آوارها، دارگین ها، لزگین ها، لاک ها، کومیک ها، آذری ها، تات ها و .... اسلام در منطقه رنگ و بوی قوی تری نسبت به سایر مناطق قفقاز داراست و وجود متعدد مساجدی که در سالیان اخیر ساخته شده است، نشانه ای بارز از آن می باشد. داغستان را باید شمالی ترین ناحیه از ایران فرهنگی و جهان ایرانی دانست که نخستین فتوحات اسلامی نیز در آن رخ داد. در مورد مسائل امنیتی که در آنجا به راحتی قابل مشاهده است، باید به تعارضات قومی اشاره کردکه معمولاً با پرسیدن یک سئوال دربارۀ قوم همجوار نمود پیدا می کند. اختلاف دارگین ها و آوارها برای کسب قدرت ریشه در این تعارضات تاریخی دارد. بازرسی ها و حضور بی اندازه نیروهای انتظامی در خیابان ها و اطراف شهرها، محدودیت های عبور و مرور در مرزهای هر یک از جمهوری ها از تدابیر امنیتی در قفقاز شمالی محسوب می شود که در داغستان نیز نمود چشمگیری دارد. از نکات قابل توجه در این دیار می بایست به فراوانی میراث ایرانی و همچنین ایراندوستی مردم منطقه اشاره کرد. آثار مسجد خامنه (ایرانیان) و قبرستان قدیمی شهر ماخاچکالا پایتخت داغستان، از یادمان های وجود ایرانیان در 200 سال اخیر است. شهر دربند یادمان ایرانیان شکوهی وصف ناگفتنی دارد که هر ایرانی را به اشک ذوق وا می دارد. گویی آدمی در وطن در شهر گور فارس یا تخت سلیمان آذربایجان قدم می نهد. مسجد ایرانیان و مردم ایرانی که به آذری سخن می گویند، همه یادگار وطن است. نارین قلعه (نارین کالا) قلعه دوره ساسانی که تا قرون متأخر نیز از آن استفاده می شد، نگین جنوب روسیه و تنها اثر ثبت شده از قفقاز در یونسکو است. در این قلعه آثار فراوانی از ایرانیان و بومیان ساکن موجود است.
وی در ادامه گفت: همسایه غربی داغستان، جمهوری چچن است که کشور درد و رنج و مردم ستم دیده از زمان دودایف تا باسایف است، گروزنی پایتخت آن را که قبل از سفر می پنداشتم ویران شده، همکنون شهری مدرن، بزرگ و جدید با ساختمان های نو و شیشه ای است. مردم همه از رئیس جمهور جوان و طرفدار آقای پوتین راضی و او را بسیار دوست می دارند. عکس رمضان قادرف به همراه پوتین در در و دیوار شهر نگین ساختمان هاست. در چچن هر که را دیدم از ایران گفت، از شاهنامه خواند و همه خواستار تأسیس کرسی زبان فارسی یا ایرانشناسی در دانشگاه یا آکادمی علوم بودند. مذهب حنفی و شافعی شریعت این مردم است ولی آنچه نمایان نیست و قدرت بسیار دارد همانا طریقت های قادریه و نقشبندیه است. از نکات شایان توجه در چچن باید به امتناع مردم در صحبت کردن دربارۀ جوهر دودایف رئیس جمهور ملی گرا چچن، تغییر تفکر مردم دربارۀ روسیه و همچنین پخش فیلم های ضدتروریستی مجاهدین اسلامی چچنی در گروزنی اشاره کنم که برای بنده سئوالات بسیاری را ایجاد کرد. همچنین باید بدانیم که چچن ها از سایر ملل قفقازی جمعیت بیشتری را دارا هستند.
اینگوش کشوری کوچک، در بین چچن و اوستیای شمالی ست. مگس پایتخت نوساز این جمهوری ست. اینگوش ها همواره با همسایگان خود بخصوص با اوست ها درگیری دارند و این اختلاف ریشه در زمان تبعید این قوم در سال 1944 به جرم خیانت و بازگشت در سال 1957 است که بخشی از اراضی آنها به اوست ها داده شد. درگیری نظامی شدید در سال 92 و برخورد های دائم مرزی یادآور این اختلافات است.
جمهوری اوستیای شمالی یا ایرستون شمالی در مرکز قفقاز شمالی قرار گرفته است که از دوره استالین به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد و بخش جنوبی به گرجستان و بخش شمالی به روسیه داده شد. مردم این دیار از نژاد ایرانی و به یکی از زبانهای ایرانی شاخه های شرقی صحبت می کنند. از نکات قابل توجه در اینجا می توان به ایراندوستی شدید مردم منطقه و خونگرمی و مهمانوازی مردم، وجود مذهب یا باور یزیچنیک (یزیدی یا ایزدی) که بیشتر مردم اوستیا چه مسلمان و چه مسیحی به آن پایبندند که بنده تا کنون چیزی از آن نشنیده بودم که به یک خسا (خدا) و هفت ایزد (مانند مزداپرستی و یا شباهتی با مهرپرستی) اعتقاد دارند و پرستشگاه هایشان در طبیعت(جنگل) و غارهای دستکن یا طبیعی ست و در اعتقاد خودشان این آیین به سرمتیان و سکاها و آلان ها مربوط است و مراسمات و جشن هایش بصورت ملی درآمده است، وجود میراث ایرانی از جمله محله ایرانی های ولادی قفقاز با سبکی قجری و همچنین وجود ساختمان سفارت ایران و مسجد و مدرسه ایرانیان (نوروز) در دوره قاجار، علاقه به شاهنامه به طوری که اکثر افرادی که بنده با آنها برخورد داشتم یک شاهنامه روسی در خانه داشتند، وجود ایرانیان بیشمار که زبان و هویت خود را از دست داده و روس یا اوست شده اند، اشاره کرد.
در کنار اوستیا و در اصل غرب قفقاز شمالی چرکسستان قرار دارد که همکنون از سه جمهوری کاباردینوـ بالکاریا (قبارطه ـ بلغار)، کراچای ـ چرکس (قراچای ـ چرکسستان) و آدیغه تشکیل شده است. بطور کلی سه قوم کابارد، چرکس و آدیغه ای از نژاد قفقازی هستند که ایرانی ها و ترکها به آنها چرکس می گویند. زبان آنها از زبان های قفقازی در گروه آبخازی ـ آدیغه ایست ولی هر کدام مقداری متفاوت است، بطوری که کاباردا و چرکس ها از نظر زبانی به یکدیگر نزدیکترند تا آدیغه ها.
در مورد کراچای ها و بالکار ها نیز باید افزود که آنها از نژاد آلتایی هستند و به زبان ترکی باختری تکلم می نمایند. در تقسیمات سیاسی در دوره شوروی این دو قوم را با دو قوم کابارد و چرکس ادغام کرده و دو جمهوری متفاوت ایجاد کردند و همین مورد همکنون باعث اختلاف میان این اقوام شده است. در سرزمین های غربی قفقاز بندرت در شهری می توان دو مسجد پیدا کرد و تقریباً از اسلام افراطی در شرق قفقاز هیچگونه خبری نیست.
آقای نوری عنوان کردند که سرزمین قفقاز شمالی را یک بخش از جهان اسلام دریافتم که تنها مضامین اسلامی بعلت عدم آموزش تنها در نام ها و اماکن مانده است. در شرق اسلام قوی تر از غرب است و اوستیا تنها جمهوری مسیحی قفقاز شمالی در مرکز آن قرار دارد. مضامین ایرانی را بیشتر در شرق یافتم در حالی که فکر می کردم در غرب یعنی چرکسستان بیشتر می توان از آن چیزی یافت. بطور کلی محبوبیت ایرانیان از روس ها در قفقاز بالاتر است. همچنین در جای جای قفقاز هنوز هم می توان عناصری از میراث و فرهنگ ایرانی یافت. بحرانهای امنیتی همچنان در قفقاز شمالی وجود دارد و تدابیر شدید امنیتی در شهرها و مرزها بسیار نمایان است